loading...

پنجره عشق

Content extracted from http://baran1994.mihanblog.com/rss.aspx?1738735802

بازدید : 862
پنجشنبه 17 ارديبهشت 1399 زمان : 8:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پنجره عشق

حالا ازینا بگذریم بنطرت تو آینده تو چیکاره میشی؟ من نمیخام مثه بقیه مامانا بهت جهت بدم که دکتر مهندس شی... گرچه اگه کارخونه بابا بگیره اون آرزو داره کنار خودش کار کنی... ولی من هیچوخ دلم نمیخاد داروساز شی خوشکلم یا بزور تجربی بخونی و دکتر شی! حتی گاهی آرزو میکنم هنر بخونی و هنرمند شی... چون روح هنرمندا همیشه سالم تره بنظر من

ولی هر کاره‌‌‌ای بشی خواهش میکنم برو دنبال علاقت... اگه به یه کاری علاقمند نباشی هرروز برات شکنجه میشه پسرم ولی وقتی بهش علاقمندی انقد راحت زندگی میکنی که فکرشم نمیکنی حتی اگه درامدت کم باشه...البته من و بابا همیشه پشتتیم و نمیذاریم سختی بکشی ولی سختی‌های زندگی آدمو مبسازن و اگه سختی نکشی هیچوقت نمیتونی حتی خودتو بشناسی و ببینی چه کارهایی از تو برمیاد!

من تو زندگیم خیلی جاها کارایی رو برعهده گرفتم که بلد نبودم مثل پوستر سازی و بعد هرجور شده برای اینکه پروژه رو تحویل بدم یاد گرفتم! پس همیشه باید سختی تو زندگی باشه


برچسب ها
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 17
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 3
  • بازدید کننده امروز : 4
  • باردید دیروز : 190
  • بازدید کننده دیروز : 185
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 205
  • بازدید ماه : 417
  • بازدید سال : 1420
  • بازدید کلی : 76271
  • کدهای اختصاصی