سلام آیهان مامان
خوبی عشقم؟ امروز من و تو اومدیم شهر تولد مامان ارومیه... البته طرز درست گفتنش اورمیه هست فلسفه داره بعدا تعریف میکنم برات
میدونی عسل مامان نمیدونم چرا اینجا آسمون هم آبی تره! هواش قشنگتره... انگار تک تک مولکولهاش مهربونترن..
انگار خونه خودمه... نمیدونم چطور بگم ولی واقعا حس راحتی دارم اینجا
الان داریم برمیگردیم عزیزم دل من برای اورمیه قشنگم خیلی تنگ میشه
امروز تو با خاله و دخترخاله ملاقات کردی و خونه جدید مامان بزرگ بابابزرگ رو دیدی... دریاچه اورمیه رو دیدی و باغات اورمیه رو
خونه خاله همیشه پر ز صفاست عسل من... چه شبایی که باهم تا صب حرف زدیم وقتای مجردی نامزدی و بعدش
کلا بهترین روزا کنار هم اونجا بودیم دلم میخاد بازم زودتر یه جا جمع شیمو خوش بگذرونیم
حتما توام قراره عاشقشون بشی :)